مصرعی از غم شدم، تنهای تنهایان منم
فصل من کی میرسد عاشقترین باران منم
دیدمت یک شب که میرفتی به همراه رقیب
خنده بر لبهای تو، گریان منم گریان منم
بیوفاجان بنگر این خانهخرابیهای من
آنچه میبینی در این آوار و این ویران منم
میروی از یاد من، تو میروی از خاطرم
آنکه میماند به یاد تو در این دوران منم
فصل ما عشق است و این گلها منم باران تویی
قصهها میخوانمش، مبدأ تویی پایان منم
.
.
میرسد روزی که میبینی "مرا با عکس «تو»"
سالها هم عاشقت بودم وَ هم گریان منم...
[عینک]
- سه شنبه ۴ خرداد ۰۰